Web Analytics Made Easy - Statcounter

بزرگ شدن در دل یک روستا و روبه‌رو شدن با محرومیت‌های بهداشتی و درمان روستاییان، انگیزه‌ای شد تا از همان کودکی با خودش قول و قرار بگذارد که مهم‌ترین برنامه زندگی‌اش در بزرگسالی کمک به ساکنان نقاط محروم باشد.

به گزارش همشهری آنلاین، اصالتش به روستای رشکوئیه استان یزد برمی‌گردد. از آن بچه‌درس‌خوان‌های روستا بود و بعد از قبولی در آزمون استعداد‌های درخشان دوره متوسطه اول، برای ادامه تحصیل به شهر یزد آمد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«رضا شجاعیان» تمام تلاشش را به کار گرفته بود تا در اینجا خوب درس بخواند، اما دلش پیش خانواده بود. می‌خواست برای خودش کسی شود تا بتواند در آینده گرهی از مشکلات روستاییان باز کند: «دیدن روستاییان پابه‌سن‌گذاشته، به‌خصوص پدربزرگ‌هایم که در کشاورزی و دامداری هم خیلی زحمت می‌کشیدند، همیشه توجهم را جلب می‌کرد.

عاشق منش و سبک و سیاق اصیل و نابشان بودم، اما همیشه در ذهنم از این بابت ناراحت بودم که چرا این بندگان خدا با این سبک زندگی به این زیبایی به دور از دود و آلودگی و زحمتی که بدون منت بر سر زمین‌های کشاورزی می‌کشند باید در حوزه درمان و برای مراجعه به پزشک اینقدر مشکل داشته باشند و از حداقل امکانات محروم باشند. خوب یادم است وقتی کوچک‌ترین مشکلی برای کسی پیش می‌آمد، برای درمان سرپایی یک بیماری معمولی باید یکی‌-دو هفته صبر می‌کردند تا یکی از پسران بیاید و آن‌ها را به درمانگاه‌های یزد که مسافتشان تا روستای ما زیاد بود ببرند.»

آغاز کار خیر با ورود به گروه جهادی دانش‌آموزی

آستین بالا زدن برای فعالیت در کار خیر مدام در ذهنش بود. وقتی برای ادامه تحصیل به یزد آمده بود با گروهی از بچه‌های مدرسه که به صورت جهادی به مناطق محروم یزد می‌رفتند و فعالیت عمرانی انجام می‌دادند، آشنا شد: «من هم با هدف بزرگی که در سر داشتم این آشنایی را به فال نیک گرفتم و با گروهشان همراه شدم. در این گروه از رنگ‌آمیزی دیوار‌های مدارس گرفته تا مرمت سرویس بهداشتی و حمام و... را انجام می‌دادیم.».

اما این فقط یک مقدمه بود برای کار بزرگ دیگری که در سر می‌پروراند. رشته تحصیلی‌اش علوم تجربی بود و سال۱۳۹۶ با کسب رتبه ۴۳کشوری و ۲۰ در منطقه۲ به عنوان دانشجوی رشته پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی تهران پذیرفته شد: «تمام برنامه‌ام بود که بتوانم به توصیه پدربزرگم عمل کنم، یعنی به جایی برسم که بتوانم به مردمم خدمت کنم؛ و آغاز تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی تهران و آشنایی با تشکل‌های دانشجویی در دانشگاه باز هم موتور انگیزه من را برای کمک به محرومان روشن کرد.»

احیای قرارگاه رویش‌های انقلاب

با توجه به اینکه رشته تحصیلی‌اش پزشکی بود تصمیم گرفت این‌بار جسارت به خرج دهد و در این زمینه گام بردارد. شجاعیان آشنایی با قرارگاه رویش‌های انقلاب را که در گذشته در دانشگاه اقدامات جهادی انجام می‌داد و مدتی فعالیتش متوقف شده بود، نقطه آغاز فعالیت‌های جهادی در حوزه درمان می‌داند: «ترم هشتم پزشکی بودم که با کمک ۳نفر دیگر از دوستانم، آقایان رضازاده، محمدی و حیدری، تصمیم گرفتیم قرارگاه رویش‌های انقلاب را سرپا کنیم. ۲نفر دانشجوی پزشکی بودیم و ۲نفر کارشناس اتاق عمل. ابتدای مسیر تصمیم گرفتیم در مناطق محروم استان تهران فعالیت کنیم. اول یک پروپوزال نوشتیم و رفتیم سراغ مسئولان دانشگاه. طرحمان مورد تأیید قرار گرفت و کار را با پیشنهاد دانشگاه و مرکز بهداشت جنوب در منطقه۱۹ شروع کردیم. چون قرارگاه مدتی غیرفعال بود از نظر لجستیکی فقیر بود و تجهیزاتی نداشت. قرار شد غربالگری را شروع کنیم و سپس با همکاری دانشگاه برای ارجاع و معرفی بیماران به متخصصان اقدام کنیم.»

تلاش برای انجام عمل حلزون گوش

اردوی اولشان با کلی ایراد و نقص در محله دولتخواه کلید خورد. ۳۰۰-۴۰۰نفر غربالگری شدند و در ابتدای راه، برای ارجاع آن همه بیمار به پزشک متخصص، دستشان خالی بود. این خیر جوان از ماجرا‌های اولین اردو بیشتر می‌گوید: «در غربالگری‌ها متوجه شدیم که حلزون گوش ۲نفر مشکل دارد و نیازمند عمل هستند. ما تازه‌وارد بودیم و شناخت زیادی از اساتید نداشتیم، با پیگیری‌های زیاد توانستیم این ۲مورد را به هیئت علمی دانشگاه معرفی کنیم تا در بیمارستان امیراعلم، عمل حلزون گوش انجام دهند و مشکلشان حل شود.»

پس از آن دیگر برگزاری اردو‌های جهادی در دولتخواه به یک عادت تبدیل شد. با حضور این تیم، اهالی در حوزه‌های مختلف از پزشکی عمومی، دندان‌پزشکی، فیزیوتراپی، گفتاردرمانی، شنوایی‌سنجی، بینایی‌سنجی و... غربالگری می‌شدند. شجاعیان می‌گوید: «به مرور ارتباطاتمان را گسترده‌تر کردیم و توانستیم افراد بیشتری را برای ارائه خدمات بعد از غربالگری و ارجاع بعدی با خودمان همسو کنیم. برخی تجهیزات مثل یونیت دندان‌پزشکی و وسایل تزریقات و... را خریدیدم و ارائه خدمات دندان‌پزشکی از عصب‌کشی، ترمیم و کشیدن دندان به خدماتمان اضافه شد. حتی در روز‌های کرونا فعالیت‌های ما به نوعی دیگر ادامه پیدا کرد. در زمینه تولید ماسک، تهیه بسته‌های معیشتی و اعزام نیرو به بیمارستان‌ها فعال بودیم و حتی روزی ۵۰۰نیرو به بیمارستان‌های مختلف اعزام می‌کردیم.»

چند قدم تا برآورده شدن آرزوی کودکی

با کسب مدرک پزشکی عمومی به فعالیت‌های گروه قوت بخشید. اردوهایشان از یک محله به نقاط محروم داخل و خارج شهر تهران گسترش پیدا کرد. آن پسر روستایی الان در حال گذران دوره تخصص و دانشجوی سال او چشم‌پزشکی است؛ و به همین دلیل تمام سعی خود را به کار گرفته تا در این اردو‌ها به روستاییان خدمات چشم‌پزشکی هم با مشارکت بیمارستان فارابی ارائه شود: «این روز‌ها بیش از ۳۰۰نیروی درمانی داوطلب داریم و با مشارکت آن‌ها حداقل در ماه ۲بار اردو برگزار می‌کنیم. در دیگر نقاط محروم شهر و کشور برنامه برگزار می‌کنیم و اخیراً اردو‌هایی در روستای مرتضی‌گرد و روستا‌های همدان، گلستان و خوزستان داشتیم و در بهمن‌ماه هم قرار است ۲اردو در بندرعباس و چابهار داشته باشیم.»

جالب است که در این همه سال فعالیت جهادی حتی یک اردو هم در روستای خودشان برپا نکرده است، در این باره می‌گوید: «دلم نمی‌خواست گروه را بسیج کنم بروند به اهالی روستای ما خدمت‌رسانی کنند. اعتقادم این بود که باید خدمت کنیم؛ مهم نیست در کدام نقطه محروم! خدا را شکر همه‌چیز دارد همان‌طوری که دوست داشتم پیش می‌رود، چند سال است در روستای رشکوئیه یک مرکز بهداشت دایر شده و من هم فاصله زیادی تا دستیابی به آرزوی کودکی‌ام ندارم، برنامه دارم بعد از کسب تخصص چشم‌پزشکی برای خدمات‌رسانی در روستای خودم حضور فعال داشته باشم و حداقل یک یا ۲روز در هفته به هم‌ولایتی‌های خودم خدمات رایگان ارائه کنم.»

منبع: فرارو

کلیدواژه: کنکور پزشکی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۹۷۰۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گفت‌و‌گو با مردی که برای نجات جان دختر بچه‌ای وارد رودخانه خروشان شد

چند روزپیش ودربحبوحه بازندگی وجاری شدن سیلاب شدید دربرخی استان‌های‌کشور، فیلمی درفضای مجازی منتشرشد که نشان می‌داد جوانی از اهالی روستای مزن زمین شهرستان سرباز دراستان سیستان وبلوچستان، بدون توجه به شدت جریان آب وارد یک رودخانه عمیق شد و تلاش‌کرد تا بسته حاوی اقلام پزشکی را به دختربچه مجروحی برساند که در چند قدمی مرگ بود.

سلیم گهرام‌زهی، دهیار جوان ۳۳ساله روستای مزن زمین است که به دل خطر زدتاجان دختربچه را ازمرگ نجات دهد. روز حادثه سحر درخانه بود که کف پایش دراثر برخورد با خرده‌شیشه‌های شکسته لیوان برید و خونریزی‌کرد. او مبتلا به بیماری تالاسمی بود وباوجود این‌که اهل خانه سعی‌کردند بااستفاده ازپارچه خونریزی رامتوقف کننداماخون بند نیامد. آن‌طور که گهرام‌زهی توضیح می‌دهد، روستای آنها خانه بهداشت و درمانگاه ندارد و با بند نیامدن خونریزی پای دختربچه، یکی از اقوام او که در درمانگاه و به صورت تجربی بخیه زدن را از پزشکان یاد گرفته بود به سلیم‌گفت به اورژانس روستای علی‌آباد برود و باند استریل، سرم شست‌وشو و بی‌حس‌کننده بیاورد تا پای دختربچه را بخیه بزند.

به گفته او، اگر خونریزی ادامه پیدا می‌کرد، ممکن بود دختربچه جان خود را از دست بدهد. گهرام‌زهی همراه یکی ازدایی‌های سحر به روستای علی‌آباد رفتند وازاورژانس این روستا اقلام پزشکی را گرفتند. زمان بازگشت به روستا اماشرایط بحرانی بود. رودخانه سرباز به‌شدت طغیان‌کرده و سیلابی شده بود: «موقع برگشت و به خاطر پیاده‌روی چندساعته حسابی خسته بودیم. ساعت ۵ بعدازظهر بود و برگشت‌مان چند ساعت زمان می‌برد. نباید زمان را از دست می‌دادیم و جان دختربچه در خطر بود. درحالی‌که بسته لوازم پزشکی دستم بود با دو نفر از اقوام تصمیم گرفتیم دست همدیگر را بگیریم و از رودخانه رد شویم. کمی جلوتر رفتیم، اما آن دو نفر ترسیدند.

آن لحظه به تنها چیزی که فکر می‌کردم، نجات جان سحر بود. چون خودم هم یک دختربچه حدودا دوساله دارم. رودخانه بیش از۷-۶ هفت متر عمق داشت و خطرناک بود. به همراهانم گفتم من می‌روم، هرچه باداباد. بسته لوازم پزشکی را بالای سرم گرفتم و وارد آب شدم. امواج رودخانه قوی بود. سعی‌کردم تعادلم را در آب حفظ کنم، اما جریان سیلاب اجازه نمی‌داد. هرچه تلاش می‌کردم پایم را به کف رودخانه برسانم، نمی‌شد و اصلا انگار کفی وجود نداشت. آب به‌شدت عمیق بود.۱۰دقیقه وحدود۳۰۰ متر در رودخانه با امواج آب درگیر بودم تا جایی‌که ۳-۲ سه بار به طور کامل زیر آب رفتم و چیزی به غرق‌شدنم نمانده بود.

 لوازم پزشکی خیس شده بود، اما باید همان را به روستا می‌رساندم. بعد از مدتی خودم را به قسمت کم‌عمق رودخانه رساندم تا کمی استراحت کنم. به‌شدت خسته بودم و به تجدید قوا نیاز داشتم. چند دقیقه داخل آب استراحت کردم و وقتی خستگی‌ام کمی رفع شد، دوباره شنا کردم و مسیر بی‌خطر برای خروج از رودخانه را پیدا کردم.» بعد از بازگشت به روستا، گهرام‌زهی وسایل پزشکی را برای بخیه زدن به دست فامیلش رساند: «باند و گاز استریل خیس شده و قابل استفاده نبود و برای همین از مدرسه و نانوایی باند تمیز پیدا کردیم. چون الکل نداشتیم، بعد از شست‌وشوی ابزار پزشکی با سرم شست‌وشو با کمک هم ۱۳بخیه به پای سحر زدیم.

بعد ازسه روز اورا به بیمارستان ایرانشهر بردیم و در بیمارستان گفتند بخیه‌ها خوب زده شده است، اما چون خطر عفونت وجودداشت، پزشک بخیه‌هایی که زده بودیم را بازکرد و پس از ضدعفونی کردن، محل زخم را دوباره بخیه زد. با این‌که کارم خطرناک بود، اما پشیمان نیستم و خوشحالم‌که آن دو نفر وارد رودخانه نشدند، چون ممکن بود جان‌شان به خطر بیفتدوسیلاب آنها را ببرد.» گهرام‌زهی از نبود امکانات درمانی در روستای‌شان گله‌مند است و می‌گوید، چون درمانگاه وحتی خانه بهداشت هم نداریم، اگر کسی بیمار شود یا مادر باردار داشته باشیم، همه امیدمان به خداست و چیزی نداریم که دل‌مان به آن خوش باشد.

منبع: جام جم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • توزیع ۲۰۰۰ پزشک عمومی در کشور
  • ۱۰۰ نفر در استان داوطلب تسهیل گری در محرومیت زدایی
  • وضعیت غمناک دانش‌ آموزانی که به‌ دلیل سیل و تخریب جاده ها به کنکور نرسیدند
  • گفت‌و‌گو با مردی که برای نجات جان دختر بچه‌ای وارد رودخانه خروشان شد
  • تحویل ۹۰۰۰ تخت بیمارستانی تا شهریور ماه امسال
  • ارائه خدمات پزشکی رایگان در منطقه محروم بارز و شوارز
  • پزشکی به شرط کسب درآمد
  • نجات «سحر» در جدال با سیلاب
  • برگزاری مجدد کنکور در منطقه سیل زده
  • پزشکی به شرط کسب درآمد!